برنامه گالری ها

نمایشگاه خاطره ها و فراموشی

خاطره ها و فراموشی


توضیحات و استیتمنت نمایشگاه

با همکاری گالری طراحان آزاد خاطره‌ها و فراموشی معصومه مظفری، هنرمندی است که مسائل اجتماعی و سیاسی جامعه معاصر ایران، در آثارش نقشی پررنگ دارد. واقعگرایی او، به‌شکل صحنه‌هایی از زندگی روزمره همراه با نمایش مردمی که چهره‌هایی ساکت، خنثی و بی‌تفاوت دارند، خود را نشان می‌دهد. توجه به چیزهای پیش‎پا افتاده، در کنار ناپایداری و تهدیدی که در موقعیت آدم‌های آثار معصومه دیده می‌شود، جهانی اتوپیایی می‌سازد که مداوم میان سکون و سقوط در حرکت است. اغلب چنین فرض می‌شود که زندگی روزمره، امری آشنا و مفهومی ساده است. در حالی‌که چنین نیست و امر آشنا، الزاما چیزی نیست که به‌راحتی بتوان آن را شناخت و درکش کرد.   معصومه، بدیهیات را به پرسش می‌کشد و با ثبت و نمایش آنها، دریچه‌هایی به جهانی باز می‌کند که حتی چیزهای پیش‌پاافتاده در آن مسئله‌دار می‌شود. زمان معمولی، مردم بهت‌زده، میزهای واژگونه، روزنامه‌های خوانده شده، اتاق‌ها و گوشه‌های پنهان، راهروها و قاشق‌هایی که به پرواز درآمده‌اند، همگی اشاره‌ به توان‌های مهارنشدنی هستند که در بطن زندگی روزمره نهان است. انسان‌شناسی فلسفی، زندگی روزمره را اصلی‌ترین قلمرو تولید معنا می‌داند. چیزی که به آن «زیست جهان» نیز گفته می‌شود. فضایی که قابلیت‌ها، نیروها، امیال و فقدان‌های فردی و اجتماعی، در آن ساخته و بازنمایی می‌شود. در این فضاست که انسان‌ها؛ جامعه، خود و دیگری را به‌خوبی می‌شناسند. از این نگاه، بازنمایی زندگی روزمره، شکلی از هنر انتقادی است و می‌تواند به عرصه‌ای برای فهم و شناخت اوضاع اجتماعی و مهم‌ترین جریانات و تحولات فرهنگی و سیاسی روز تبدیل شود. جامعه‌شناسان زندگی روزمره معتقدند، هنری که از دل امور معمولی بیرون می‌آید از اساس کنشی انتقادی است  و با ایجاد شناخت کامل‌تری از مفاهیمی چون آگاهی طبقاتی، تجربه زندگی شهری، تنهایی و از خود بیگانگی، در نهایت جامعه را انسانی‌تر می‌کند. آثار متاخر معصومه مظفری را می‌توان تفکر و مطالعه عمیق پیرامون سرشت زندگی روزمره ایرانی به شیوه‌ای انتقادی دانست و پاسخی به این پرسش که وضعیت ما چیست؟ و کیفیت زندگی‌مان چگونه است؟ این آثار، بازنمایی از جهان زندگی روزمره ما و تلاشی برای ثبت «امر معمولی» هستند. این هنرمند، برداشت‌های خود نسبت به شرایط اجتماعی و محیطی که در آن زندگی می‌کند را از طریق نقاشی‌هایش ابراز می‌کند و در همین مسیر است که «بهت» و «حیرت» را پیش چشم مخاطبش می‌گذارد. زندگی خصوصی و فضاهای خانگی، ازجمله صحنه‌هایی است که در اغلب آثار معصومه دیده می‌شود. سکوت و ایستایی که گاه نگران‌کننده است، اشیایی که نظم آشنای آنها به‌هم‌خورده، چهره‌هایی که غرق در دنیای خودند و یا مملوء از حرف‌های ناگفته‌ به فضای تهی خیره شده‌اند، بیان تصویری جهانی نامعلوم با ساکنانی ناراضی و ساکت‌ است. خصلت اتوپیایی آثار معصومه، در کنکاش مستمر او برای فهم معنا و شناخت اجزاء و عناصر زندگی روزمره، ریشه دارد. جایی که انسان‌ها از آن غایب شده‌اند، از طریق روزنامه‌هایی که روی میزها جامانده‌ است و یا لباس‌هایی که صاحبانشان ناپدید شده‌اند، تعابیری دامنه‌دار، پیچیده و متناقض پیدا می‌کند.      تنهایی و بیگانگی، از جمله مفاهیمی است که در آثار این هنرمند جریان دارد. فضاهای آثار او، بیانگر توجه به کیفیت روابط اجتماعی و زندگی از خود بیگانه شده است. انسان‌هایی که گویی از زیستن، شادمانی و باهم بودن محروم‌ شده‌اند و فقدان‌های رنج‌آورشان را با بلاتکلیفی خود بازنمایی می‌کنند. جهان آنگونه که هست، در آثار معصومه مظفری بیانگر هزینه‌هایی است که شهروندان بابت تجربه بیگانگی درونی شده در فضاهای قطبی شده و به‌شدت سیاسی، پرداخت می‌کنند. انسان موجودی است که به‌شکل طبیعی می‌بایست اجتماعی و پرتحرک باشد، ولی در این آثار به‌نظر می‌رسد که گرفتار تنهایی، نهیب و سرکوب همه‌جانبه است.   قهرمانان خاموش داستان‌های معصومه که ساکنان سرزمینی فراموش شده‌اند، با خود پیامی دارند. آنجا که می‌گویند: تجربه مشترک ما، جداافتادگی است و ناکامی در تاثیرگذاری بر زندگی که خود صاحبش نبودیم.


هنرمندان

معصومه مظفری